۱۳۲۹– گوش داشتن دیوار: کنایه از شایع شدن سخن و بر ملأ شدن راز.
مفهوم بیت: مبالغه و تاکید دارد در حفظ راز.
۱۳۳۱– به نظر می رسد که مصرع اول را می توان به دو گونه قرائت کرد : ۱٫شوق دیدارِ خود ز هوشش برد ( به دلیل خودپسندی از شوق دیدار خودش، بیهوش شد.)۲٫شوق دیدار، خود ز هوشش برد( از شوق دیدار محبوب بیهوش شد .)[ در هنگام دیدار و نظر کردن به محبوب چگونه خواهد شد.]
همچنین این که آیینه را پیش بیهوش که برای احساس دم می گذارند معنی ایهامی لطیفی دارد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۱۳۳۲– لفظ« بو» در اصطلاح شاعران سبک هندی از جمله صائب به معنی «سراغ» است؛ یعنی، سراغ دهان تو بیایند و دهانت را ببوسند.
و همچنین بو کردن مجاز از بوسه زدن است.
۱۳۳۴– به اعتبار گریبان چاکی ماه آسمان .
اشاره دارد به این باور عامیانه که نور ماه موجب سوراخ و پاره شدن پارچه کتانی می شود.
۱۳۳۷– لوح : در این بیت منظور سنگ روی قبر که برآن تاریخ تولّد و وفات و غیره حجّاری کرده و نصب می کنند و یا به طور مطلق سنگ قبر است.(شارح)
۱۳۳۸– واژون : وارون . (برهان ). برگشته . برگردیده . بازگردانیده . عکس . قلب . (برهان ) (ناظم الاطباء). واژگون . (ناظم الاطباء). نگون (غیاث الغات ). (ص .) ۱ – وارون . ۲ – آن که رفتارش نادرست و نامعقول باشد. ۳ – شوم ، نحس . ۴ – بخت برگشته .(فرهنگ معین).به نقل از ( دهخدا، ۱۳۷۳: ۲۰۳۹۸).
همه دشت آغشته از خون ماست جهان تیره از بخت واژون ماست
(فردوسی)
منظور آوازی که هنگام سوختن دانه اسپند از آن بلند می شود.
۱۳۳۹– از آن جا که گل نرگس به صورت پیاله است و گلبرگ هایش سفید رنگ، شاعر می گوید که روز قیامت ساغر کشان با نامه سفید که علامت نیکوکاری است سر از خاک بیرون می آورند؛ یعنی، آمرزیده شده بیرون می آیند.
۱۳۴۰– زرد شدن چهره : بر خلاف سرخ رویی، نشانه بیم ناکی و شرمندگی است .
این داغ که بعد از کشته شدن، زرد رویی حاصل شود را نصیب سیماب کردند. اشاره دارد به اکسیر سیماب است که زر و طلا در آن حل می شوند.
۱۳۴۱– سیه بهار: بعضی گویند که در بلاد سردسیر در ایام ربیع سبزه ٔ کشت که از زیر برف از پس سردی و سیرآبی به غایت سبز مایل به کبودی و سیاهی بیرون می آید آنراسیه بهار گویند. (غیاث اللغات ). ترکیب قلب است به بهاری که بارندگی در آن زیاده از اندازه باشد. (ناظم الاطباء)
هزار رنگ ز گلزاردر کنار مــــن اســــت جنون کجاست که جوش سیه بهار من است
(حضرت شیخ )
بی دماغ کردن: کنایه از پریشان خاطر کردن.
معنی بیت: چون نور چراغ، سیاهی شب را دور می کند می گوید که در تاریکی شب فیض آن حاصل می شود، مگر بوی گل چراغ که مانع تاریکی است مرا از آن فیض بی نصیب نمود که خاطرم پریشان شد، چرا که تاریکی باعث آرامش خاطر می باشد.
شاعر به بی دماغی در چراغ اشاره نمود و دیگر اینکه در گل چراغ به دلیل سوختن روغن بوی نامطبوعی می آید .
با این وصف ، نزاکت و لطافت معنی «بی دماغی »آشکار می شود.
۱۳۴۳– یعنی از برگشتگی بخت من، آبداری شمشیر برگردد و مرا بکشد.
۱۳۴۶– خطی پیدا کرد ایهام دارد:۱٫ مهارت خواندن و نوشتن را آموخت و ذهنش قدرت درک آن را یافت.

    1. خط بر صورتش ظاهر شد که به من التفات می نماید.

۱۳۴۷– در پیرهن نگنجیدن: کنایه از نهایت شادی و سرور بسیار .
مفهوم بیت: بیان کمال سرور.
۱۳۴۹– به زر گرفتن آیینه: ۱٫ عبارت از زر دادن و آیینه خریدن ؛ به عبارتی، معاوضه کردن ۲٫ تهذیب کردن آیینه با زر.
۱۳۵۰– از آن جا که مشک برای چشم مضر است و موجب ایجاد زخم و جراحت آن می شود، می گوید که آهو خون نافه خود را به این امید تبدیل به مشک می کند که از چشم تو وعده زخم دارد؛ یعنی، می خواهد که آن زخم در وی همیشگی باشد و لذّت دردی مدام یافته باشد.
۱۳۵۱– روزنامه: نشریه ای که هر روز چاپ می شود و در آن اخبار و رویدادهای آن روز نوشته می شود. نامه اعمال . دفتر حساب بازرگان.(فرهنگ فارسی معین)
آبی به روزنامــــه اعمــــال ما فشان باشد توان سترد حروف گنــــاه از او
(حافظ)
سیاهه: نوعی از دفتر و حساب و آنرا روزنامه نیز گویند و در آن تفصیل اسباب خانه و رخوت و لباس باشد نویسند. به اصطلاح متصدیان دفتر مسوده روزنامچه که آمدنی نقود یا اجناس هر روزه بطریق اجمال بلاتفریق و تفصیل یکجا می نگارند. (غیاث اللغات)
در این بیت منظور از روزنامه و سیاهه شب آن است که روز هجر من مثل شب سیاه بود؛ یعنی، روز هم به اعتبار سیاهی حکم شب را داشت.
۱۳۵۲– از سرمه ای که از چشم مست تو افتاده است ، می توان بنای صد میکده را طرح ریزی کرد.
مفهوم بیت: مبالغه است در کمال مستی چشم محبوب.
۱۳۵۴– تار شعشعه آفتاب: خطوط شعاع و پرتو خورشید.
معنی بیت: نقاب روی تو از خطوط شعاع خورشید است که مردم تاب دیدن آن را ندارند؛ همچنین نقاب به خاطر حجاب گذاشته می شود ، رتبه حاجب به نسبت محجوب پایین تر است و معلوم است محجوبی که خورشید مثل حاجب بر او خواهد شد، چه قدر نورانی تر از خورشید است.
بیت دارای آرایه تشبیه مضمر تفضیلی است.
۱۳۵۷– بیت در وصف معشوق موی تراش است.
۱۳۵۸– برقع: نقاب . حجاب . روبند زنان عرب و فارسیان بمعنی مطلق روبند به کار برند. (آنندراج)
تو گر خواهی که جاویدان جهان یک سر بیارایی صبــــــا را گو که بر دارد زمانی برقع از رویت
(حافظ)
منظور از دام، اشاره به روی بندی است که مشبّک است و شبکه هایش مثل شبکه های دام است که اکثر زنان هند به صورتشان می اندازند و در روز هر جا که می خواهند می روند.
۱۳۵۹– مقرّرست چیزی که حقیر و اندک باشد مردم از اظهار آن شرم دارند، همانطور که حضرت خضر (ع) با وجود حیات ابدی و زندگی جاوید، زندگی در این جهان را اندک می داند و از شرم خود را پیش مردم ظاهر نمی سازد.
۱۳۶۰– یعنی خواب به سمتت می آید و تو را غافل می کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...