۵

آرمسترانگ(۱۹۹۹)

استراتژی مبتنی بر تجزیه و تحلیل عوامل اساسی موفقیت و سطوح عملکرد حاصله بر پایه آن عوامل

۶

عالم تبریز و همکاران(۱۳۸۸)

چگونگی انجام وظایف، فعالیت­ها و نتایج حاصله از آن­ها

۲-۱-۳)عوامل موثر بر عملکرد سازمانی
متغیرهایی که باید مورد توجه مدیریت منابع انسانی قرار گیرند آشکار و واضح یا پنهان و ضمنی هستند، نمودار زیر معرف مدلی است که در مطالعه­ نظام گرایانه­ی عملکرد سازمانی و بررسی روشی که مدیریت انسانی می تواند مفید باشد. این مدل عواملی را نشان می­دهد که اگر سازمان قرار است باقی بماند و در بلند مدت پیشرفت کند مدیریت باید به آن­ها توجه کند. تمام عوامل نشان داده شده در این نمودار با یکدیگر از درون بسیار وابسته و متعاملند(جزئی، ۱۳۱:۱۳۸۸).
الف) محیط بیرونی[۵]
عواملی که در سمت چپ مدل نشان داده شده ­اند واقعیت­هایی از محیط بیرونی هستند که بر فعالیت­های درون سازمان اثر می­گذارند. مدیریت ممکن است تنها کنترل محدودی بر این عوامل داشته باشد، ولی محیط بیرونی اثر قوی بر زندگی سازمانی و سیاست­ها و رویه­های منابع انسانی به­ طور اخص دارد. درک و کنار آمدن با محیط بیرونی بخش مهمی از تلاش جهت بهبود عملکرد سازمانی و متخصصین منابع انسانی است و کلاً مدیران باید بطور دائم فعالیت­های خود را با این عوامل همسو کنند. از عوامل انسانی و فرهنگی­ای که بر عملکرد سازمان اثر می­گذارند می­توان به مهارت ­ها و توانایی­های فنی و مدیریتی، بهایی که مردم به رفتار دیگران می­ دهند، ارزشی که برای محصولات یک سازمان در نظر می­گیرند، طرز تلقی به کار و تفریح، طرز تلقی مربوط به کار جمعی (هم­چون علاقه یا بی­علاقگی فرد به تشکیل اتحادیه) و طرز تلقی درباره مشارکت در تصمیم ­گیری و حل مشکل اشاره کرد. عامل دیگر فناوری موجود در جامعه است که شامل تجهیزاتی همچون مایکرو کامپیوتر یا روبات­ها و فنون استفاده­ی تجهیزات و دانش نظری و کاربردی متکی به آن می­ شود. هزینه و موجود بودن منابع طبیعی از دیگر عوامل بیرونی هستند که بر آنچه سازمان انجام می­دهد و نحوه­ اجرای آن اثر می­گذارند. عوامل اقتصادی مهم شامل بازارها (تعداد فردی که محصولات مشخصی را می­خواهند)، قدرت خرید مردم، سطح اشتغال یا عدم اشتغال و رقابتی که برای بازارها و منابع وجود دارد، است در معیارهای تنظیم کننده، قوانین، تصمیمات دادگاه­ها و بخش­نامه­ های اداری نیز در نحوه­ عمل سازمان­ها اثر گذارند و به خصوص تبعات مهمی برای مدیریت منابع انسانی به همراه دارند. در نهایت، بازارها برای آنچه سازمان تولید می­ کنند یا مایل است تولید کند بر سوددهی بنگاه اقتصادی و بقای بلند مدت آن اثر خواهد گذاشت. در سازمان­های موفق، تعیین نیازهای بازار و واکنش­های استفاده کننده، فعالیتی با اولویت بالا به شمار می­رود(جزئی؛۱۳۲:۱۳۸۸).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ب) محیط درونی [۶]
عواملی که در وسط مدل نشان داده شده است جنبه­هایی از محیط داخلی سازمان است که مدیریت و کارکنان هر دو کنترل زیادی بر آن­ها دارند. مدیریت، به ویژه کنترل جامعی بر سیاست­ها و عملیات منابع انسانی، مالی، فناوری و منابع فیزیکی مورد استفاده، ساختار سازمانی، فلسفه­ی مدیریت و شیوه رهبری دارد. عواملی که به ندرت به طور مستقیم آشکار می­شوند عبارتند از فرهنگ سازمانی، فضای سازمانی، رفتار برانگیخته شده و کار تیمی. مدیریت منابع انسانی به این دلیل در وسط نمودار قرار گرفته است که سیاست­ها و عملیات مدیریت منابع انسانی برای بقا سازمان و توفیق بلند مدت آن از اهمیت بالایی برخوردار است. مردم سازمان را تشکیل می­ دهند و مردم فرایندهای ایجاد محصول و خدمت را که سازمان به دلیل آن­ها در فعالیت است را اداره می­ کنند. در حقیقت، چگونگی اداره­ی منابع انسانی احتمالاً مهم­ترین عامل در عملکرد کلی یک سازمان است. عوامل درونی توسط خطوط نقطه چین به یکدیگر مربوط شده ­اند تا بر اثر متقابل آن­ها بر یکدیگر و تعامل آن­ها دلالت کنند. بنابر این، برای آن که سازمانی بسیار موفق شود، تمام این عوامل درونی باید به طور هوشمندانه و به طور هماهنگ اداره شوند(جزئی؛۱۳۳:۱۳۸۸).
ج)دستاوردها[۷]
عواملی که در سمت راست مدل نشان داده شده است دستاوردها یا نتایج سازمانی هستند. این دستاوردها معرف چهار معیار عملکردند که در ارزیابی موفقیت یک سازمان مفید می­باشند.

  • اثربخشی: احتمالاً مهم­ترین دستاوردهایی است که می­توان آن را به عنوان معیاری برای دستیابی به اهداف سازمان تعریف کرد. در ارزیابی اثربخشی مهم است درجه­ای را که اهداف فردی کارکنان، گروه ­های کاری، و اهداف کلی سازمان با یکدیگر همخوانی دارند برآورده کرد. بنابر این، اثربخشی فرد عبارتست از درجه­ مشارکت فرد در دستیابی به هدف­های سازمانی و اثر بخشی گروه درجه­ای است که هدف­های گروه در ارتباط با نیل به هدف­های سازمان بدست می ­آید.
  • کارایی: شامل سنجش یک نتیجه­ دلخواه در مقابل منابع استفاده شده برای دستیابی به آن نتیجه است. کارایی عبارتست از نسبت ستاده­ها به داده ­ها یا منافع به هزینه­ها. یک سازمان می ­تواند در نیل به هدف­های اساسی خود اثربخش باشد و در عین حال بسیار غیر کارا. یا سازمانی می ­تواند در انجام برخی امور به غیر از رسیدن به هدف­های خود کارا باشد که در آن صورت اثربخش نیست.
  • توسعه: معیاری است که با توجه به آن هریک از کارکنان، گروه ­های کاری و تمام سازمان برای رویارویی با فرصت­ها و چالش­های آینده ظرفیت خود را توسعه می­ دهند. برای بقای بلند مدت سازمان این دستاوردها بسیار مهم است. رسیدن به هدف­های کوتاه مدت نظیر به دست آوردن سطوح خاصی از سود، کاملاً امکان پذیر است، ولی برای دستیابی به آن کاهش دادن جدی منابع انسانی می ­تواند موجب تضعیف و شاید ورشکستگی سازمان شود. این امر زمانی می ­تواند رخ دهد که به مسائلی چون استخدام، آموزش و دادن فرصت به مردم برای به عهده گرفتن مسئولیت­های وسیع­تر توجه کافی نشود. توسعه زمانی صورت می­گیرد که منابع مالی، تکنولوژیکی و فیزیکی بهبود یا افزایش یابند.
  • رضایت خاطر مشارکت کننده : اشاره به واکنش مثبت عاطفی کارکنان نسبت به کار و شغل­هایشان دارد. فرد بسیار مهم است ولی رضایت جمعی افراد در گروه­ ها و سازمان به عنوان یک مجموعه نیز، حائز اهمیت است. عملکرد بالا احتمالاً از تمرکز مطلق بر رضایت کارکنان به دست نمی­آید، ولی نادیده گرفتن این عامل خطر رسیدن به نتایج بسیار منفی، مانند عدم توانایی در حفظ کارکنان با ارزش یا استخدام استعدادهای مطلوب را به دنبال دارد(جزئی،۱۳۶:۱۳۸۸-۱۳۴).

علاوه بر این دو ﺟﺮﯾﺎن اﺻﻠﯽ در ﺳﻨﺠﺶ ﻋﻤﻠﮑﺮد وﺟﻮد دارد. دﯾﺪﮔﺎه اقتصادی ﮐﻪ ﺑﺮ اﻫﻤﯿﺖ ﻋﻮاﻣﻞ ﺧﺎرﺟﯽ ﺑﺎزار ﻧﻈﯿﺮ ﻣﻮﺿﻊ رﻗﺎﺑﺘﯽ ﺗﺄﮐﯿﺪ دارد، و دﯾﺪﮔﺎه ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺮ دﯾﺪﻣﺎن رﻓﺘﺎری و ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ و ﺳﺎزﮔﺎری آنﻫﺎ ﺑﺎ ﻣﺤﯿﻂ اﺳﺘﻮار اﺳﺖ. آﻧﺪرو[۸] (۱۹۷۱) در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ارزﺷﯿﺎﺑﯽ اﺳﺘﺮاﺗﮋی ﻫﻢ ﻋﻮاﻣﻞ اﻗﺘﺼﺎدی و ﻫﻢ ﺳﺎزﻣﺎنی را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ ﻋﻤﻠﮑﺮد ﻣﻮرد ﺗﺄﮐﯿﺪ ﻗﺮار ﻣﯽدﻫﺪ. ﺗﻮرﯾﮏ و ﻣﮏ ﮔﯿﻮرن[۹](۱۹۹۷) ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ ﻋﻤﻠﮑﺮد را ﺑﻪ ﺷﺮح زﯾﺮ ﻓﻬﺮﺳﺖ ﮐﺮده­اﻧﺪ(رهنورد، ۱۳۹۱):

  • ﻫﻢ­ﺗﺮازی ﻋﻨﺎﺻﺮ ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ ﺑﺎ ﻣﺤﯿﻂ ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ ﻋﺎﻣﻠﯽ ﻣﺆﺛﺮ در ارﺗﻘﺎی ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ اﺳﺖ. زﯾﺮا ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت گذشته ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﺪ ﮐﻪ ﺳﻄﻮح ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺗﻐﯿﯿﺮات ﻣﺤﯿﻄﯽ، ﻃﺮاﺣﯽ ﺳﺎﺧﺘﺎرﻫﺎی ﻣﺘﻔﺎوﺗﯽ را ﻣﯽﻃﻠﺒﺪ. ﻫﻢﭼﻨﯿﻦ ﻫﻢﺗﺮازی ﺑﯿﻦ اﺳﺘﺮاﺗﮋی و ﻣﺤﯿﻂ ﻧﯿﺰ ﻣﻮرد ﺗﺄﮐﯿﺪ اﺳﺖ و ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪی ﻓﺮدرﯾﮑﺴﻮن[۱۰] (۱۹۸۶) ﯾﮏ ﻣﻬﺎرت ﮐﻠﯿﺪی ﻣﺤﺴﻮب ﻣﯽﺷﻮد.
  • ﺗﯿﺲ[۱۱](۱۹۸۴) اﺳﺘﺪﻻل ﻣﯽﮐﻨﺪ «ﯾﮏ ﺳﺎزﻣﺎن ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪ آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﻗﺎﺑﻠﯿﺖﻫﺎی ﺧﻮد را ﺑﺎ ﻣﺤﯿﻂ ﻣﺘﻐﯿّﺮ ﺧﻮد ﺳﺎزﮔﺎر و ﻣﺘﻨﺎﻇﺮ ﮐﻨﺪ اﮔﺮ در ﭘﯽ ﻧﯿﻞ ﺑﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻋﻤﻠﮑﺮداﺳﺖ».
  • ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﮔﻮﯾﺎی آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﻔﺪه ﺗﺎ ﺑﯿﺴﺖ درﺻﺪ از ﺗﻐﯿﯿﺮ ﭘﺬﯾﺮی در ﻋﻤﻠﮑﺮد ﻣﺎﻟﯽ ﻧﺎﺷﯽ از ﻋﺎﻣﻞ ﻋﻀﻮﯾﺖ در ﯾﮏ ﺻﻨﻌﺖ اﺳﺖ
  • ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ ﻧﺎدر، ﺑﺎ ارزش، و ﻏﯿﺮﻗﺎﺑﻞ ﺗﻘﻠﯿﺪ در ﮐﺴﺐ ﻣﺰﯾﺖ رﻗﺎﺑﺘﯽ ﺳﺎزﻣﺎن ﻧﻘﺶ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﮐﻨﻨﺪه­ای دارﻧﺪ. ﺑﺎرﻧﯽ[۱۲] (۱۹۹۱) اﯾﻦ ﻣﻨﺎﺑﻊ را ﺑﻪ ﺳﻪ ﮔﺮوه ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ، اﻧﺴﺎﻧﯽ، و ﺳﺮﻣﺎﯾﻪای ﺗﻘﺴﯿﻢ ﮐﺮده اﺳﺖ.
  • وﻓﺎداری ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ اﻧﺪاز ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺪت، ﯾﮏ ﻋﺎﻣﻞ ﮐﻠﯿﺪی ﺗﻮﻓﯿﻖ در ﺧﻠﻖ اﺟﻤﺎع داﺧﻠﯽ و اﺷﺘﯿﺎق ﺑﺮای ﻧﻮآوری و ﺗﻐﯿﯿﺮ اﺳﺖ. ﺧﻠﻖ ﭼﻨﯿﻦ ﻫﺪف ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ ﻣﺴﺘﻠﺰم رﻫﺒﺮی اﺧﻼﻗﯽ ﻗﺪرﺗﻤﻨﺪ اﺳﺖ

ﺟﺪول ۲-۲: ﻣﺒﺎﻧﯽﻧﻈﺮی ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﻋﻮاﻣﻞ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﮔﺬار ﺑﺮ ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ(رهنورد، ۱۳۹۱).

ردﯾﻒ

ﻣﻨﺒﻊ

ﻋﻮاﻣﻞﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ

۱

ﭼﺎﻧﺪ وﻫﻤﮑﺎران (۲۰۰۷)

ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧﯽ و وفاداری به مدیر

۲

لین وﮐﭙﻮ(۲۰۰۷)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...